ترامپ، ناتو و تحقیر متحدان سنتی
ترامپ از آغاز حضورش در کاخ سفید، ناتو را با موجی از انتقاد و تردید روبهرو کرد. او بارها از هزینههای دفاعی پایین اروپا گلایه کرد و حتی تعهد آمریکا به ماده۵ را مبهم جلوه داد. هشدار میداد اگر متحدان سهم مالی خود را افزایش ندهند، واشنگتن الزاماً از آنها دفاع نخواهد کرد. این مواضع، ناتو را «بار مالی» معرفی میکرد و نگرانی عمیقی در اروپا برمیانگیخت؛ تا جایی که برخی مقامات ناتو در سال ۲۰۱۹ احتمال میدادند پیروزی دوباره ترامپ موجودیت این ائتلاف ۷۰ ساله را تهدید کند. در همین دوره، ترامپ در گفتوگوهای خصوصی حتی ارزش ادامه اتحاد را زیر سؤال میبرد و از خروج احتمالی آمریکا سخن میگفت.
این رویکرد، اروپا را دچار اضطراب کرد و بهتدریج اعتماد به رهبری آمریکا را فرسود. رهبران اروپایی نگران بودند ترامپ پیمانی را که پس از جنگ جهانی دوم ضامن امنیت قاره شده، بهسادگی کنار بگذارد. در این میان، برخی مقامات ناتو تلاش کردند او را آرام نگه دارند. استولتنبرگ افزایش هزینههای دفاعی اروپا را نتیجه فشار ترامپ معرفی کرد و طرح کاهش سهم بودجهای آمریکا را پیش برد؛ اقدامی که فرانسه آن را «باجدهی» به ترامپ دانست.
انتقادهای تند و رفتارهای غیرمنتظره با متحدان اروپایی
ترامپ در برابر تکتک متحدان کلیدی آمریکا در اروپا، رویکردی نامتعارف و گاه توهینآمیز در پیش گرفت. او آلمان را بارها بهخاطر کسری بودجه دفاعی و وابستگی انرژی به روسیه هدف حملات لفظی قرار داد. ترامپ در یکی از صبحانههای کاری ناتو اعلام کرد «آلمان کاملاً در کنترل روسیه است»، چون بخش عمده گاز خود را از مسکو خریداری میکند و در عین حال از آمریکا انتظار دفاع دارد. این توصیف که آلمان را عملاً به «گروگان روسیه» تشبیه میکرد، برلین را وادار به واکنش کرد. هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان، تأکید کرد: «ما اسیر هیچکس نیستیم – نه روسیه و نه حتی ایالات متحده».
🇩🇪 آلمان؛ از «اسیر روسیه» تا دخالت در سیاست داخلی برلین
همزمان، ترامپ صدراعظم آلمان، آنگلا مرکل، را نیز از تیغ انتقاد دور نگذاشت و در مسائل داخلی آلمان دخالت کرد. او در اوج کشمکشهای سیاسی سال ۲۰۱۸، با چند توییت به دولت مرکل تاخت و نوشت مردم آلمان «علیه رهبریشان» برخاستهاند و ائتلاف حاکم زیر فشار بحران مهاجرت متزلزل شده است. این مداخله آشکار در سیاست داخلی یکی از نزدیکترین متحدان، حتی نسبت به معیارهای خود ترامپ هم نامعمول بهنظر میرسید و بسیاری از اروپاییها را مبهوت کرد.
🇫🇷 فرانسه؛ از «مرگ مغزی ناتو» تا طعنه درباره جنگ جهانی
در فرانسه نیز ترامپ الگوی مشابهی را دنبال کرد. رابطه او با امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، میان فراز و فرود حرکت میکرد. دو طرف ابتدا با نمایش دستدادنهای طولانی، دیدارهای مجلل و دعوتهای رسمی تلاش کردند دوستی خود را برجسته کنند، اما اختلافهای اساسی خیلی زود نمایان شد. ترامپ از تصمیم مکرون برای ایجاد ارتش مستقل اروپایی برآشفت و آن را توهین به آمریکا دانست. او در نوامبر ۲۰۱۸ در توییتی نیشدار نوشت «پاریسیها در جنگ جهانی دوم داشتند آلمانی یاد میگرفتند قبل از اینکه آمریکا نجاتشان دهد» و با یادآوری اشغال فرانسه، کنایه زد اروپا بهتر است بهجای بحث ارتش مستقل، سهم منصفانه خود در ناتو را بپردازد.
این لحن تحقیرآمیز آن هم در سالگرد پایان جنگ جهانی، فرانسویها را عمیقاً آزرده کرد. گای ورهوفشتات، سیاستمدار ارشد بلژیکی، در پاسخ یادآوری کرد که «بدون پول فرانسه، اصلاً ایالات متحدهای شکل نمیگرفت؛ این فرانسه بود که انقلاب آمریکا را تأمین مالی کرد و مجسمه آزادی را هدیه داد». در همان رشته توییتها، ترامپ فرانسه را به تعرفههای ناعادلانه در تجارت شراب متهم کرد و ادعا کرد واردات شراب آمریکا به فرانسه با موانع زیادی روبهرو میشود. چنین مواضعی روابط پاریس – واشنگتن را در دوره او به سردی کشاند.
مکرون نیز در برابر ترامپ واکنش نشان داد. او در سخنرانی معروف خود در سال ۲۰۱۹ از «مرگ مغزی ناتو» سخن گفت و علت را «فقدان رهبری آمریکا» در این ائتلاف دانست. این عبارت، ناامیدی عمیق پاریس از سبک ترامپ را بازتاب میداد. ترامپ از این انتقادها بهشدت ناخشنود شد و مالیاتهای فرانسه بر شرکتهای فناوری آمریکایی را بهعنوان اقدام تلافیجویانه محکوم کرد
🇬🇧 بریتانیا؛ از تضعیف ترزا می تا حمایت از بوریس جانسون
در بریتانیا، دوران ترامپ با تنشهای کمسابقه همراه بود. ترزا می تلاش میکرد روابط ویژه با آمریکا را حفظ کند، اما ترامپ در سفر ۲۰۱۸ از رویکرد ملایم او در برگزیت انتقاد کرد و حتی بوریس جانسون، رقیب داخلی می، را شایسته نخستوزیری دانست؛ دخالتی آشکار در سیاست داخلی لندن. پس از روی کار آمدن جانسون نیز حاشیهها تمام نشد. ترامپ در نشست ناتو ۲۰۱۹، در حضور جانسون، ترودو را مسخره کرد و در داخل بریتانیا بارها صادق خان، شهردار لندن، را هدف حمله قرار داد. او لندن را «محل وقوع جرایم» نامید و این اظهارات واکنش تند مقامات بریتانیا و بحثهایی در مجلس عوام را بهدنبال داشت.
کانادا هم از حملات ترامپ دور نماند. اختلاف بر سر تعرفههای فولاد و آلومینیوم به درگیری لفظی او با جاستین ترودو انجامید. در اجلاس G7 ۲۰۱۸، ترامپ پس از آنکه ترودو تعرفههای آمریکا را «توهینآمیز» خواند، از داخل هواپیما به او تاخت و امضای آمریکا را از بیانیه پایانی پس گرفت؛ اقدامی که اجلاس را عملاً شکستخورده کرد. سال بعد نیز ویدیویی از رهبران ناتو منتشر شد که در آن ترودو و جانسون بهظاهر نشستهای طولانی ترامپ را دست میانداختند. ترامپ با خشم واکنش نشان داد، ترودو را «دورو» نامید و نشست خبری پایانی خود را لغو کرد. این صحنهها نشان میداد شکاف بین ترامپ و نزدیکترین متحدان آمریکا به مرحله تمسخر علنی رسیده است.
واکنش و رویکرد رهبران اروپایی نسبت به ترامپ
رهبران اروپایی در برابر سبک بیملاحظه و پیشبینیناپذیر ترامپ، ترکیبی از تلاش برای مهار او و ابراز نارضایتی محتاطانه را برگزیدند. آنها نمیخواستند پیوند با واشنگتن را علناً قطع کنند، اما نمیتوانستند نگرانی خود نسبت به اقدامات او را پنهان نگه دارند. بسیاری از سران اروپا در محافل خصوصی، پایان دوره ترامپ را لحظهشماری میکردند و امیدوار بودند دوره چهار ساله او بدون وارد کردن آسیبی جبرانناپذیر به اتحاد غربی سپری شود.
در فضای دیپلماتیک اروپا، راهبرد غالب، پرهیز از درگیری مستقیم با شخص ترامپ و حفظ ارتباط با سایر سطوح حاکمیت آمریکا – از کنگره تا وزرا و مشاوران – بود تا پس از او، پایهای برای ترمیم روابط باقی بماند. البته هر جا که اقدامات ترامپ مستقیماً منافع اروپایی را تهدید میکرد، برخی رهبران ناچار میشدند بهطور علنی واکنش نشان دهند.
دونالد تاسک، رئیس شورای اروپا، در میان مقامهای ارشد اتحادیه اروپا، یکی از بلندترین صداهای انتقادی بود. او که به میانهروی شهرت داشت، در واکنش به تصمیمات ترامپ لحن خود را تغییر داد. تاسک در مه ۲۰۱۸، در آستانه یکی از اجلاسهای اتحادیه، با کنایه گفت: «با چنین دوستانی، دیگر چه نیازی به دشمن است؟» و از «خودسری دمدمی» دولت ترامپ انتقاد کرد. او عباراتی بهکار برد که پیشتر بیشتر برای کشورهایی مانند کره شمالی و روسیه استفاده میشد. این سخنان فضای عمومی اروپا را بازتاب میداد.
مواجهه مرکل با ترامپ
ترامپ در برابر متحدان کلیدی اروپا رفتاری تند و نامتعارف داشت. او آلمان را بهخاطر وابستگی انرژی به روسیه و کسری بودجه دفاعی زیر فشار گذاشت و حتی گفت «آلمان در کنترل روسیه است». این لحن، خشم برلین را برانگیخت. ترامپ در مسائل داخلی آلمان هم دخالت کرد و در اوج بحران مهاجرت ادعا کرد مردم «علیه رهبریشان» برخاستهاند. در فرانسه نیز با مکرون ابتدا رابطهای گرم نشان داد، اما خیلی زود بهخاطر بحث «ارتش مستقل اروپایی» او را هدف حمله قرار داد و حتی به تاریخ جنگ جهانی کنایه زد. همین تنشها مکرون را به سوی انتقاد صریح سوق داد و او ناتو را «دچار مرگ مغزی» توصیف کرد.
در بریتانیا هم ترامپ فضای سیاسی داخلی را تحت تأثیر قرار داد. او در سفر ۲۰۱۸ از سیاستهای ترزا می در برگزیت انتقاد کرد و بوریس جانسون را شایسته نخستوزیری دانست. حتی پس از روی کار آمدن جانسون، رفتارهای جنجالی ترامپ ادامه یافت؛ از تمسخر ترودو در نشست ناتو تا درگیریهای مکرر با صادق خان، شهردار لندن. کانادا نیز بارها هدف حملات لفظی ترامپ قرار گرفت و اختلاف تجاری دو کشور به خروج بیسابقه آمریکا از بیانیه پایانی G7 انجامید. این مجموعه رفتارها شکاف میان آمریکا و نزدیکترین متحدانش را عمیقتر کرد.
مکرون و ترامپ
امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، راهبرد دووجهی دیگری را در پیش گرفت. او ابتدا تلاش کرد با تشریفات و دوستی ظاهری بر ترامپ اثر بگذارد؛ مکرون ترامپ را میهمان ویژه رژه روز باستیل در پاریس (۲۰۱۷) کرد و بهعنوان تنها رهبر خارجی در سال اول ترامپ، دعوت دیدار رسمی از کاخ سفید را دریافت کرد. این تاکتیک «نوازش نفس»، روی روان ترامپ حساب میکرد. اما خروج آمریکا از توافق اقلیمی پاریس و برجام، مکرون را به این نتیجه رساند که رابطه شخصی نمیتواند مسیر تصمیمات ترامپ را عوض کند.
مکرون در مراسم صدمین سالگرد پایان جنگ جهانی اول (نوامبر ۲۰۱۸) ناسیونالیسم افراطی را نقد کرد و گفت «میهنپرستی واقعی با نفی دیگران سازگار نیست»؛ عبارتی که کنایهای روشن به شعار «آمریکا نخست» ترامپ بود. ترامپ با چند توییت تند پاسخ داد؛ از جمله طعنه یادگیری زبان آلمانی توسط فرانسویها و اتهام تعرفههای ناعادلانه. با این حال، مکرون ارتباط کاری با او را قطع نکرد و تلاش کرد ترامپ را درباره سوریه و مذاکره با ایران متقاعد کند، اما نتیجه چندانی نگرفت. او در سال ۲۰۱۹ نیز با اصطلاح «مرگ مغزی ناتو» بار دیگر نارضایتی خود از رهبری آمریکا را نشان داد.
چالش بریتانیا با ترامپ
در بریتانیا، ترزا می تلاش کرد رابطهای نزدیک با ترامپ شکل دهد، اما انتقادهای او از برگزیت موقعیت می را تضعیف کرد. با روی کار آمدن بوریس جانسون، انتظار میرفت روابط لندن و واشنگتن گرمتر شود، زیرا ترامپ از برگزیت حمایت میکرد و جانسون را «دوست» خود مینامید. بااینحال، ویدیوی اجلاس ناتو ۲۰۱۹ که در آن جانسون و چند رهبر دیگر درباره طولانی بودن نشستهای خبری ترامپ شوخی میکردند، نشان داد حتی نزدیکترین متحدان نیز از سبک رفتاری او خسته شدهاند. پارلمان بریتانیا هم اجازه سخنرانی رسمی به ترامپ نداد و سفر دولتی او زیر سایه تظاهرات گسترده انجام شد.
در سطح اروپا، تنها برخی رهبران راستگرا – مانند اوربان، ملونی، سالوینی و جانسون – آشکارا از ترامپ حمایت میکردند و او نیز از رویکرد ملیگرایانه و ضدمهاجرتی آنها استقبال نشان میداد. این همراهی، جبههای کوچک اما پررنگ از حامیان اروپایی ترامپ ایجاد کرد. بااینحال، حتی این کشورها نیز نسبت به احتمال سازش ترامپ با روسیه یا کاهش توجه او به اوکراین نگران بودند. در مجموع، حضور ترامپ فضای سیاسی اروپا را دو قطبیتر کرد؛ جریانهای پوپولیست او را الگو میدیدند و جریانهای میانه و چپ او را تهدیدی برای ارزشهای لیبرال و انسجام اروپا میدانستند.
سیاستهای تجاری، دیپلماتیک و امنیتی؛ سردرگمی و شکاف
ترامپ علاوه بر لحن و رفتار شخصی، در سیاستگذاری نیز مسیر متفاوتی نسبت به پیشینیان خود در پیش گرفت و همین تفاوت، اروپا را وارد دورهای از سردرگمی و خشم کرد. در عرصه تجارت، او با استناد به قوانین امنیت ملی، تعرفههای سنگینی بر واردات فولاد و آلومینیوم اروپا وضع کرد. رهبران اروپایی این اقدام را نوعی «جنگ تجاری میان متحدان» نامیدند و به سرعت با اعمال تعرفههای تلافیجویانه بر برخی کالاهای آمریکایی واکنش نشان دادند. ترامپ تهدید کرد اگر اروپا کوتاه نیاید، بر خودروهای آلمانی نیز تعرفه خواهد بست.
این رویکرد حمایتگرایانه که آمریکا را قربانی روابط تجاری معرفی میکرد، اروپاییها را متحیر ساخت. آنگلا مرکل آشکارا از سیاست تجاری ترامپ انتقاد کرد و آن را در تضاد با قوانین سازمان تجارت جهانی دانست. دونالد تاسک نیز با کنایه به شعار ترامپ که جنگ تجاری را «خوب و آسان برای پیروزی» توصیف کرده بود، گفت چنین جنگی بد است و شکست در آن بهمراتب آسانتر از پیروزی رخ میدهد.
یکجانبهگرایی دیپلماتیک؛ از برجام تا خروج از توافق پاریس
تصمیمهای یکجانبه ترامپ در عرصه دیپلماتیک شکاف بزرگی میان آمریکا و اروپا ایجاد کرد. خروج او از برجام در سال ۲۰۱۸ ضربهای جدی به دیپلماسی چندجانبه مورد حمایت اروپا بود. با وجود درخواست مکرر لندن، پاریس و برلین برای ماندن در توافق، ترامپ برجام را «بدترین توافق» خواند و از آن خارج شد. سپس با تهدید تحریمهای ثانویه، شرکتها و بانکهای اروپایی را وادار کرد از تجارت با ایران عقبنشینی کنند. اروپا ناچار شد میان حفظ روابط با ایران و پرهیز از مجازات آمریکا انتخاب کند؛ انتخابی که بسیاری آن را نشانه تضعیف استقلال اروپا میدانستند. فعالسازی مقررات «مسدودساز» و طرح اینستکس هم نتوانست موج خروج شرکتهای اروپایی را متوقف کند. رسانههایی مانند دیتسایت هشدار دادند اروپا دیگر نمیتواند آمریکا را متحدی کاملاً قابل اتکا بداند.
خروج آمریکا از توافق اقلیمی پاریس در ۲۰۱۷ نیز اختلافها را عمیقتر کرد. رهبران اروپایی این تصمیم را عقبگردی تاریخی و تهدیدی برای مبارزه جهانی با تغییرات اقلیمی دانستند. مکرون با شعار «Make our planet great again» واکنش نشان داد و مرکل اجلاس گروه ۲۰ را صحنه اختلاف آشکار با واشنگتن توصیف کرد. مجموعه خروجهای ترامپ از نهادهای بینالمللی – از یونسکو تا شورای حقوق بشر – اروپاییها را ناامید کرد، زیرا چندجانبهگرایی محور اصلی سیاست خارجی آنهاست. این روند باعث شد اروپا بیش از هر زمان دیگری به فکر استقلال راهبردی و کاهش وابستگی کامل به آمریکا بیفتد.

پیامهای متناقض امنیتی؛ سختگیری علیه اروپا، نرمش نسبت به روسیه
در حوزه امنیتی، رفتار ترامپ پر از پیامهای متناقض بود و متحدان را سردرگم کرد. دولت او بودجه نظامی آمریکا در اروپا را افزایش داد و بر تقویت حضور ناتو در برابر روسیه تأکید کرد، اما خود ترامپ بارها لحن نرمتری نسبت به کرملین نشان داد. نشست ترامپ–پوتین در هلسینکی برای اروپاییها تکاندهنده بود، زیرا ترامپ سخنان پوتین را بر ارزیابی نهادهای اطلاعاتی آمریکا ترجیح داد. او همچنین بدون هماهنگی با اروپا خروج شتابزده نیروهای آمریکایی از سوریه را اعلام کرد؛ اقدامی که پاریس و لندن را غافلگیر و خشمگین کرد. دستور انتقال بخشی از نیروهای آمریکایی از آلمان به لهستان نیز بهعنوان تنبیه برلین، اعتماد امنیتی دیرینه را تضعیف کرد.
این روند باعث شد افکار عمومی اروپا نسبت به تعهد امنیتی آمریکا دچار تردید شود. نظرسنجیها نشان میدادند بسیاری از مردم فرانسه و آلمان مطمئن نیستند واشنگتن در صورت تهدید از آنها دفاع کند. تحلیلگران میگفتند ترامپ با نرمش در برابر دشمنان سنتی و سختگیری بر دوستان، نظم قدیمی سیاست خارجی غرب را برهم زده است. دونالد تاسک رفتار دولت او را شبیه کشورهایی دانست که نظم جهانی را به چالش میکشند و هایکو ماس از «گسترش فاصله دو سوی آتلانتیک» سخن گفت. به باور بسیاری در اروپا، ترامپ ارزشهای پایهای ائتلاف غربی را تضعیف کرد و بازسازی اعتماد به آمریکا را دشوار ساخت.
لحظات دراماتیک در اجلاسهای بینالمللی
دوران ترامپ سرشار از صحنههای نمایشی در گردهماییهای جهانی بود؛ صحنههایی که بارها حیرت و ناراحتی رهبران اروپایی را برانگیخت. یکی از بهیادماندنیترین تصاویر، عکسی از اجلاس سران G7 در کانادا (۲۰۱۸) است. در این تصویر، ترامپ پشت میزی با دستهای گرهخورده نشسته و Angela Merkel و سایر رهبران قدرتهای صنعتی به حالت ایستاده دور او جمع شدهاند. حالت چهرهها و زبان بدن آنها، جدالی آشکار بر سر قدرت و سیاست را تداعی میکند. این عکس بهسرعت در جهان دستبهدست شد و بسیاری آن را نمادی از تأثیر سیاست «اول آمریکا»ی ترامپ بر جمع متحدان قدیمی دانستند.
در اجلاس کبک، ترامپ هنگام بازگشت با چند توییت تند همه را غافلگیر کرد. او پس از آنکه ترودو تعرفههای آمریکا را «توهینآمیز» خواند، از داخل هواپیما به او حمله کرد و دستور داد امضای آمریکا از بیانیه پایانی حذف شود. رهبران اروپا که تصور میکردند با مذاکرات طولانی وحدت را حفظ کردهاند، ناگهان با این چرخش روبهرو شدند. مرکل این رفتار را «ناامیدکننده» دانست و ناظران گفتند ترامپ مرز میان اختلاف شخصی و سیاست رسمی را از بین برد. او در همان نشست پیشنهاد داد روسیه دوباره به G7 برگردد، اما اروپا قاطعانه مخالفت کرد؛ زیرا عضویت مسکو پس از الحاق کریمه تعلیق شده بود.
بحران در ناتو؛ تهدید خروج و درگیریهای علنی
اجلاسهای ناتو هم بیحاشیه نبود. در نشست بروکسل ۲۰۱۸، ترامپ مقابل دوربینها آنگلا مرکل را به شدت نقد کرد و آلمان را «اسیر روسیه» نامید. بعد، در جلسه پشت درهای بسته، طبق گزارشها تهدید کرد اگر اعضا سریعتر به هدف دو درصد نرسند، آمریکا «راه خود را میرود». این تهدید رهبران اروپایی را شوکه کرد. گفته شد دبیرکل ناتو و چند رهبر اروپایی – از جمله رئیسجمهور فرانسه – برای آرامکردن فضا و جلوگیری از خروج ناگهانی ترامپ وارد عمل شدند. ساعاتی بعد، ترامپ مدعی شد متحدان با افزایش سریعتر هزینههای دفاعی موافقت کردهاند. اما نخستوزیران اروپا اعلام کردند تعهد تازهای داده نشده و همان اهداف ۲۰۲۴ مطرح بوده است.
در اجلاس لندن (دسامبر ۲۰۱۹) به مناسبت هفتادمین سالگرد ناتو، ویدیویی از ضیافت کاخ باکینگهام منتشر شد که در آن رهبران بریتانیا، کانادا، فرانسه و هلند ظاهراً درباره طولانی بودن سخنان ترامپ با هم شوخی میکردند. انتشار این ویدیو، به تیتر نخست رسانهها تبدیل شد. ترامپ پس از دیدن آن، ترودو را «دو رو» نامید و نشست خبری پایانی خود را با لحنی رنجیده لغو کرد. او گفت: «دیدم ترودو دو روست… آدم خوبی است، ولی از اینکه درباره سهم دو درصدی بودجه دفاعی کانادا تذکر دادم ناراحت شده.» این اتفاق نشان داد تا چه حد روابط شخصی ترامپ با رهبران حتی دوست، تیره شده و خود او نیز به مسخره شدن در رسانهها حساسیت زیادی دارد.
حاشیههای سازمان ملل؛ خنده جهانی به سخنرانی ترامپ
در مجمع عمومی سازمان ملل نیز ترامپ لحظات پرحاشیهای آفرید که برای دیپلماتهای اروپایی یادآور دشواری کار با او بود. در سخنرانی سپتامبر ۲۰۱۸، زمانی که او طبق روال همیشگی، دولت خود را موفقترین دولت در تاریخ آمریکا معرفی کرد و گفت «دولت من در کمتر از دو سال بیش از تقریباً هر دولت دیگری در تاریخ آمریکا موفقیت کسب کرده»، حضار – از جمله رهبران و نمایندگان اروپایی – شروع به خندیدن کردند. سالن یکپارچه خندید و ترامپ که چنین واکنشی را پیشبینی نکرده بود، لحظهای مکث کرد و سپس با لبخند گفت: «انتظار چنین واکنشی را نداشتم، ولی اشکالی ندارد.» این صحنه بهسرعت در رسانهها و شبکههای اجتماعی بازتاب یافت و بسیاری آن را نشانهای از فرسایش هیبت سنتی ریاستجمهوری آمریکا دانستند.
نیکی هیلی، نماینده وقت آمریکا در سازمان ملل، تلاش کرد این خندهها را نشانه «قدردانی از صداقت ترامپ» جلوه دهد، اما کمتر کسی این روایت را جدی گرفت. یک روزنامهنگار اروپایی نوشت: «آمریکای ترامپ دیگر مایه احترام یا حتی ترس نیست، بلکه مایه تمسخر است؛ وضعیتی که اگر به آن نمیخندیدیم، شاید باید گریه میکردیم.» ترامپ بعدتر اصرار داشت که «آنها با من میخندیدند، نه به من»، اما تأثیر آن لحظه در تضعیف تصویر رهبری آمریکا، بهویژه در چشم متحدان اروپایی، قابل انکار نبود.
روایت رسانهها و تحلیلگران؛ از بحران بیسابقه تا دفاع از تغییرات
دوران ترامپ موجی گسترده از واکنشها و تحلیلها در رسانههای جریان اصلی دو سوی آتلانتیک ایجاد کرد. بسیاری از مفسران اروپایی و آمریکایی، روابط فراآتلانتیک در عصر ترامپ را بحرانی کمسابقه توصیف کردند. دیوید ایگناتیوس، ستوننویس واشنگتنپست، در ژوئن ۲۰۱۸ نوشت: «ما با جدیترین بحران اتحاد دوسوی اقیانوس در ۷۰ سال اخیر روبهرو هستیم، چون اروپاییها دیگر باور ندارند ترامپ به اتحادیه اروپا، ناتو یا ارزشهای دموکراتیکی که بنیان این اتحاد را میسازد، پایبند باشد.» او ترامپ را به «گوی ویرانگری» تشبیه کرد که بنای اتحاد دیرین را آجر به آجر فرو میریزد.
در همایشهایی که با موضوع بحران روابط فراآتلانتیک در بروکسل برگزار شد، برخی شرکتکنندگان وضعیت را به «شوک الکتریکی و واگرایی کامل» تشبیه کردند. نشریات اروپایی از تعابیری مانند «واگرایی سمی»، «خودزنی ائتلاف» و حتی «پایان غرب به شکل کنونی» استفاده کردند. هفتهنامه اشپیگل در بحبوحه اختلافات تجاری، ترامپ را «دشمن اقتصاد جهانی» خواند و گاردین نوشت او در نشست ناتو طوری رفتار کرده که انگار «آمریکا تنهاست و متحدی ندارد».
نگاه حامیان ترامپ: شوک لازم برای بیداری اروپا
در مقابل، اندیشکدههای محافظهکارتر یا نزدیکتر به دولت ترامپ استدلال میکردند که اروپا سالها از حمایت آمریکا بهره برده، بدون آنکه سهم عادلانه خود را بپردازد. از این زاویه، شوک ترامپ شاید برای بیدار کردن اروپا از خواب راحت لازم بود. یک تحلیلگر آلمانی گفت: «باید تا حدی از ترامپ تشکر کنیم، چون او اروپا را وادار کرده چشمانش را باز کند.» ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو، و بسیاری از جمهوریخواهان کنگره نیز بارها تأکید کردند که فشارهای ترامپ به افزایش قابلتوجه بودجه دفاعی متحدان منجر شده است. خود ترامپ در توییتی نوشت: «در سه دهه پیش از من فقط سه کشور به تعهد مالی خود در ناتو عمل میکردند، اما اکنون این رقم بیش از دو برابر شده و متحدان ۱۳۰ میلیارد دلار بیشتر پرداخت میکنند.»
برخی رسانههای راستگرای اروپایی – بهویژه در بریتانیا و ایتالیا – تصویری متفاوت ارائه میکردند. آنها ترامپ را دوستی صریحگو معرفی میکردند که ریاکاری رهبران اروپایی را برملا کرده است. این رسانهها یادآوری میکردند که بخشی از افکار عمومی اروپا، بهخصوص ملیگرایان و پوپولیستها، از مواضع ضد مهاجرتی و ضد تشکیلاتی ترامپ استقبال میکنند. در نقطه مقابل، رسانههای جریان اصلی مانند بیبیسی، رویترز، نیویورک تایمز، واشنگتنپست، گاردین و لوموند، بیشتر بر تنشها و لغزشها تمرکز داشتند؛ از خنده رهبران جهان در سازمان ملل تا جنجالهای G7 و اختلافات ناتو.
ظهور گفتمان «خودمختاری استراتژیک»؛ اروپا در مسیر استقلال دفاعی
در این فضای پرتنش، گفتمان تازهای در اروپا قوت گرفت: ضرورت «خودمختاری استراتژیک» و کاهش وابستگی به آمریکا. سیاستمداران اروپایی با صدای بلندتر از گذشته درباره ارتش مستقل اروپایی و تعمیق همکاریهای دفاعی صحبت کردند. ابتکارهایی مانند PESCO، که پیشتر بیشتر جنبه نمادین داشت، حالا به گزینهای جدیتر تبدیل شد. مکرون گفت اروپا باید بتواند «خود را در برابر تهدیدات – حتی از سوی آمریکا – حفظ کند»، و مرکل نیز تصریح کرد اروپا دیگر نمیتواند «صددرصد» به آمریکا تکیه کند.
در محافل تخصصی، توصیههایی شنیده میشد مبنی بر اینکه اروپا باید «چوبدست بزرگ خود را بسازد» و در عین حفظ اتحاد با آمریکا، توان عملیاتی مستقل خود را افزایش دهد. فرانسوا هیسبورگ، استراتژیست فرانسوی، گفت: «وقتی یک متحد با دوستانش مثل دشمن رفتار میکند، وقت آن رسیده که خودت را قوی کنی.» حتی چهرههای آتلانتیکگرای قدیمی اعتراف کردند ادامه روشهای پیشین ممکن نیست و اروپا باید بر اساس منافع خود تصمیم بگیرد. البته واقعگرایان یادآوری میکردند ارتشهای اروپایی تا خودکفایی فاصله دارند و چتر امنیتی آمریکا هنوز حیاتی است. بااینحال، دوران ترامپ بحث استقلال راهبردی اروپا را از حاشیه به مرکز آورد؛ بحثی که در غیاب او شاید سالها به تعویق میافتاد.
نتیجهگیری
روابط اروپا و آمریکا در دوران دونالد ترامپ وارد مرحلهای بیسابقه از تنش و تردید شد. سبک شخصیتی و رویکرد «معاملهگر» ترامپ بسیاری از اصول دیرینه دیپلماسی فراآتلانتیک را زیر سؤال برد و متحدان اروپایی را در موقعیتی قرار داد که احساس بیاعتمادی، سردرگمی و حتی تحقیر میکردند. تلاش اولیه برای مدیریت ترامپ با تشریفات و صبر نتیجه چندانی نداشت و اروپا کمکم فهمید که باید روی توان و استقلال خود حساب کند. این دوره پرتنش شکافی عمیق در اعتماد متقابل ایجاد کرد، اما همزمان نگاه اروپا را واقعبینانهتر و هوشیارتر ساخت.
امروز رهبران اروپایی میدانند اتحاد با آمریکا تنها بر ارزشهای مشترک استوار نمیماند. این اتحاد باید بر منافع متقابل و احترام دوطرفه بنا شود. احتمال بازگشت ترامپ هنوز نگرانیها را زنده نگه میدارد. با اینحال، اروپا آمادهتر از گذشته است. در کنار حفظ پیوند تاریخی با آمریکا، برای سناریوهای سخت هم برنامه دارد. تجربه دوران ترامپ نشان داد حتی اتحادهای قدیمی بدون مراقبت دوام نمیآورند. این درس میتواند آینده روابط فراآتلانتیک را واقعبینانهتر و پایدارتر کند.
منابع
- Borger, Julian. The Guardian: Trump re-election could sound death knell for Nato, allies fear
- Rankin, Jennifer. The Guardian: Trump admonished for overlooking EU allies on eve of Nato summit
- Witte, Griff & Birnbaum, Michael. The Washington Post: As tensions with Trump deepen, Europe wonders if America is lost for good
- Merkel, Angela – Interview with Der Spiegel (نقل در AP News): اظهارات درباره رقابتی بودن جلسات با ترامپ
- Mason, Jeff et al. Reuters: Trump calls Germany ‘captive’ of Russia; demands higher defence spending
- Pilkington, Ed. The Guardian: Trump ramps up Macron spat by mocking France in world wars
- Borger, Julian & Perkins, Anne. The Guardian: G7 in disarray after Trump rejects communique and attacks ‘weak’ Trudeau
- Wintour, Patrick. The Guardian: Trump cuts short Nato summit after fellow leaders’ hot-mic video
- Borger, Julian. The Guardian: Presidential peril: what happened when Trump made landfall at the UN
- Ignatius, David. The Washington Post: Trump hurls a wrecking ball at the transatlantic alliance



